فضیلت شبهای قدر

فضیلت شبهای قدر

فضیلت شبهای قدر

فضیلت شبهای قدر

فضیلت شبهای قدر
فضیلت شبهای قدر
ثبت شده در ستاد ساماندهي وزارت فرهنگ و ارشاد
تبلیغات در سایت ما تبلیغات در سایت ما تبلیغات در سایت ما
موضوعات
آرشیو
پشتيباني آنلاين
آمار
نویسندگان
نظرسنجي
جستجو
جدید ترین مطالب
امکانات جانبی
تبلیغات
فضیلت شبهای قدر


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏
إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (۱) 
وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ (۲) 
لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (۳) 
تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ (۴) 
سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ (۵)

 

در ادامه مطلب...


تعداد بازديد : 654
دو شنبه 5 / 5 / 1392 ساعت: 15:40
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
مشاهده ادامه مطلب
بخشی از دعای پنجم صحیفه سجادیه

خــــدایا


مــا را به لطف بخشش خــود، از بخششِ بخشندگــان بی نیـــاز گــردان


و بـا پیونـدِ خــویش، مــــا را از هــراسِ پیونــد بــریدنِ دیگــران دور ســــاز


تـا بـا وجــــــــود بخششِ تـــــــــو در هیــــــــــچ کــــس طمع نکنیـــــــــم


و بـا وجــــود احســـانِ تـــو، از تنگ چشمیِ ایشـــان به هــراس نیاییـــم


تعداد بازديد : 641
شنبه 7 / 9 / 1391 ساعت: 19:4
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
کوفه / شعر شهادت امام علی (ع)

 

 آســمان   دل  غــربتکده ام  بــارانی   اســت

ابـریم  دیـده ی  ماتم  زده ام  بــارانی   است

مثـل  پروانـه  پـرم  دربه در  سـوختن  ا سـت

گریه ی  شمع  همه  زیر  سر  سوختن است

این چه داغیست  که جان هـ مه  را  سوزانده

در  دل  قــــبر  دل   فاطــــمه  را   ســـوزانده

حســـن از هـــیبت  نامش جملی  را انداخت

باورم نیـــست کـه یک ضـربه علی را انداخت

باورم   نیـست  که  خـیبر  شـکن  از  پا  افتاد

حضـرت   واژه ی   برخـواستن   از  پــا  افــتاد

کم  نمکدان  تو  را هر  که نمک خورد شکست

باز  با  زخم  سرت  کعبه  ترک  خورد شکست

صابر خراسانی


تعداد بازديد : 896
یک شنبه 20 / 5 / 1391 ساعت: 16:6
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
كعبه‏ ى دل(شعر برای امام زمان)

 كعبه‏ ى دل
دوستان هنگام بينايى شده
طلعت مهدى تماشايى شده
اين اميد هر نبى و هر ولى‏است
پاى تا سر، هم محمد، هم على است
اين پسر چشم و چراغ فاطمه است
اين گل اميد باغ فاطمه است
شمع جمع عالمين است اين پسر
طالب خون حسين است اين پسر
اين چراغ بزم در قلب شب است
اين نويد انتقام زينب است
اين امام عصر كل عصرهاست
صاحب نصر تمام نصرهاست
بردگان موسى به عالم آمده
مردگان عيساى مريم آمده
كيست مهدى كعبه جان همه
كيست مهدى آرزوى فاطمه
كيست مهدى همدمى نشناخته
خلق ناديده به او دل باخته
كيست مهدى نور انوار خدا
كيست مهدى انبيا را مقتدا
كيست مهدى ياور مظلومها
كيست مهدى حامى محرومها
كيست مهدى حجّت ثانى عشر
كيست مهدى منجى كل بشر


تعداد بازديد : 606
جمعه 14 / 4 / 1391 ساعت: 18:31
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
اسرار نام های حضرت فاطمه (س)

حضرت امام صادق (ع) فرمود: فاطمه نزد خدای تعالی 9 اسم دارد فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه و زهرا.

به گزارش ایسنا حضرت امام صادق (ع) فرمود: فاطمه نزد خدای تعالی 9 اسم دارد: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه و زهرا.


تعداد بازديد : 852
شنبه 5 / 2 / 1391 ساعت: 21:8
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
مشاهده ادامه مطلب
فضیلت ها و ویژگی های یاران حسین (ع)

 فضیلت ها و ویژگی های یاران حسین


 

کربلا، جغرافیای ایمان، ایثار و پاکبازی و عاشورا، تاریخ حماسه و عشق و حقیقت خواهی است.

حق در هیچ تاریخ و جغرافیایی، این همه زیبا و شکوه مند و زلال، چهره ننموده است.

کربلا، رویارویی درستی و درشتی است؛ عریانی زشتی و پلشتی و ایستادن بی پرده نور در مقابل تباهی و سیاهی است. مطالعه این کتاب روشن و به تعبیر اباعبدالله «اسوه»1 چراغی ظلمت سوز پیش رویمان خواهد افروخت تا راه را از بی راهه و کژراهه بشناسیم و سالک واصل پاکی و تابناکی باشیم؛ که حسین، کشتی نجات در همه هنگامة طوفان خیز و مصباح هدایت در ازدحام و ریزش تاریکی ها و ره گم کردن هاست.

ما هنوز و همیشه، نیازمند شناخت و فهم همه سو نگرانه این نهضت سترگ و بزرگ هستیم تا در آیینه شفاف آن، حقیقت را تماشا کنیم و در گذار از عقبه ها و خطرگاه ها و حضور در صحنه ها و حادثه ها، خالص ترین و ناب ترین الگو را فرارو داشته باشیم که هیچ حادثه ای در تاریخ اسلام، به خلوص و پالایش یافتگی عاشورای حسینی نمی توان یافت؛ حتی نبردها و رخدادهای عظیم عصر پیامبر صلی الله علیه وآله به پاکی و زلالی عاشورا نیستند که امام عاشورا، تصفیه یافته ترین عناصر را به کربلا آورد تا بی نقص ترین نمونه و اسوه را به تاریخ عرضه کند.

شناخت کربلا و فهم عاشورا، بی شناخت صحابه پاکباز و بصیر اباعبدالله علیه السلام ممکن نیست؛ شناخت انسان هایی که بینش و بصیرت به راه حسین، به کربلایشان آورد تا در نهایت عطش و آتش و خطر، عاشقانه و عارفانه جان ببازند و جاودانه شوند. آنان سخن و سرودشان این بود که ما با انگیزه های مصفا و بصیرت های پایا، جان به رزم گاه آورده ایم.

مردان و زنانی که راه شناس و امام شناس و دشمن شناس بودند، از سیر و سلوک شبانه، پل به روزهای شورانگیز و عرصه نبردهای هولناک و خطیر می زدند. (زاهدان شب و شیران روز) با جانی آفتابی، بی تاب لحظه های شهادت و وصل بودند و سازش ناپذیر و قاطع و مصمم، صبور دشوارترین آزمون ها و ابتلائات.

شناخت عاشورا، بی شناخت این صحابه، شناختی ابتر و نارساست. این شناخت، جان ها و روح هایی را در معرض نگاه و احساس و اندیشه می نشاند که جز شگفتی، شیفتگی و شکفتگی جان و اندیشه، ره آوردی نخواهد داشت.

فضیلت ها و ویژگی های یاران حسین علیه السلام

حضور در صحنه ای که کشته شدن، فرجام و انجام ناگزیر آن است؛ ماندن در عرصه ای که سی و سه هزار شمشیر و نیزه و تیغ، نیروهایی اندک و محاصره شده را نشانه رفته است و ایستادن در عطش و شماتت و شقاوت، هنر روح های بزرگ و معرفت های ژرف و ایمان های ریشه دار است، تزلزل و تذبذب، هراس و گریز، توجیه و بهانه، مهمان قلب ها و اندیشه های به حق پیوسته نمی شود؛ «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه...؛ (فصلت،30) آنان که گفتند پروردگار ما الله است و پایداری و استقامت ورزیدند فرشتگان برایشان فرود می آیند...»

یاران حسین علیه السلام، آینه همه فضیلت ها و عظمت ها و عصاره و خلاصه خوبی و پاکی و پارسایی اند و اباعبدالله خود، در توصیفشان فرمودند: «به خدا سوگند، آنان را از خود راندم و آزمودم و آنان را صخره های ستبر و نفوذ ناپذیر کوهستان و شیفتگان به مرگ یافتم؛ آن سا ن که کودک شیرخوار، شیفته و دل بسته آغوش مادر و نوشیدن شیر اوست.»2

آن چه طرح می شود، بخشی از شاخصه ها و امتیازات آن اصحاب پاک باز است؛ بی تردید اگر دقیق تر و عمیق تر بخواهیم بگوییم، باید آنان را تجلی معانی و ارزش های قرآن در کربلا بخوانیم که قرآن تنها در یک حادثه به تمام و کمال جلوه کرده و تحقق عینی و بیرونی یافته است و آن، کربلاست.

1. معرفت و فهم عمیق

اگر شعله یقین در جان باشد، همه دغدغه ها، وسوسه ها، تردیدها و حیرت ها را خاکستر می کند. گره خوردن یقین با جان و چیرگی آن بر رای و عزم انسانی، به قدم ها در رفتن، شتاب و جهت می بخشد و عبور از خارزارهاو دام چاله ها را ممکن و میسر می سازد. همین است که خواسته سالک و ره پوی حقیقت این است که : «خدایا! یقین را در قلبم جایگزین گردان و آن را بر اندیشه و تصمیم و عزمم چیرگی بخش.»2

وقتی معرفت نباشد، انحراف و تباهی زاده می شود. کج روی و انحطاط چهره می نماید و خود فریبی و دیگر فریبی، گستره زندگی را پر می کند. در قلمرو دین، عبادت بی معرفت، خطرآفرین است.

نفهمیدن عمیق راه یا فقدان تفقه در دین، عناصری می سازد که همچون خوارج، شب زنده دار، قاری قرآن و زاهدنما، اما بازیچه شیطان و ابزار دست ستم گران و صحنه گردانان و سیاست بازان فریب کار می شوند. رسول خدا صلی الله علیه وآله، پدیدآیی چنین جریان هایی را هشدار داده و فرموده بود:

«در میان شما گروهی پدید می آیند که شما، نماز و روزه خود را در برابر نماز و روزه آنان و اعمالتان را در مقابل اعمال آنها ناچیز و اندک می شمارید؛ ]در حالی که[ قرآن می خوانند و این خواندن از گلویشان فراتر نمی رود و چونان تیری که ازکمان برون آید، از دین بیرون می روند.»4

پیامبر، این گروه را «یمرقون من الدین» می شناساند و مارقین عصر امام علی علیه السلام، مگر چنین نبودند؟ خشک مغز و کج فهم و لجوج و سرسخت و سطحی نگر. ابن عباس، سفیر علی علیه السلام، برای مذاکره با خوارج در بازگشت، شگفت زده از رفتار عابدانه آنان چنین توصیفشان کرد که:

«سجده های طولانی، پیشانی هایشان را پینه بسته است و دست هایشان چون زانوی شتران از کثرت سجده و برخاک افتادن، چین خورده است. لباس هایشان کهنه و ساده و رنگ باخته است. آنان را مردمی مصمم و استوار در باورهایشان و آماده در اجرای آرمان هایشان یافتم.» 5

مگر سپاه عمرسعد نماز نمی خواند؟ هرروز در کربلا، صدای اذان از دوسو برمی خاست. دو گروه رو به قبله نماز می گزاردند و شگفتا که در نماز، سپاه عمر سعد، به پیامبر صلی الله علیه و خانواده اش سلام می دادند؛ بی آن که بیندیشند که فرزند پیامبر و روح نماز، در اردوگاه مقابل ایستاده است. فقر معرفت، سی وسه هزار سپاه را به میدان آورده است که هر روز در فرات غسل می کنند تا با تقرب و پاکی، حسین و یارانش را ذبح کنند و بهشت و رضوان الهی را به دست آورند!

وقتی عمر سعد در صبح گاه عاشورا، تیر در کمان می نهد و نخستین تیر را به سمت اردوی حسینی پرتاب می کند، فریاد می زند: «یا خیل الله ارکبی و بالجنه ابشری» و همه را به گواهی می گیرد که نخستین تیر را من انداختم؛ همگان به شوق بهشت]![ حسین و یارانش را تیرباران می کنند.

یاران حسین علیه السلام، به معرفت عمیق و تزلزل ناپذیر رسیده اند. خوب می دانند کجا آمده اند، چرا آمده اند و چه باید بکنند. هم دشمن شناسند، هم خودشناس و هم راه شناس و هم بیراهه شناس.

وقتی علی اکبر در منزل گاه قصر بنی مقاتل، از زبان پدر، استرجاع شنید و علت را پرسید، امام فرمود: هاتف غیبی خبر داد که مرگ در کمین است و این کاروان، رهسپار مرگ است. علی اکبر پرسید: «مگر ما بر حق نیستیم؟» امام فرمود: «به خدایی که فرجام همه ما بازگشت به سوی اوست، ما برحقّیم» و علی اکبر بی درنگ پاسخ داد: «ای پدرجان! پس پروا و هراسمان ازمرگ نیست.»

این پرسش ها و پاسخ ها، شناخت عمیق و استوار از راه و انتهای راه را بیان می کند.

اباعبدالله علیه السلام پس از شهادت حضرت حبیب ـ پیرپارسا و پاک باز کربلا ـ فرمود:

«خداوند تو را برکت دهد! چه صاحب فضیلتی بودی که قرآن را در یک شب ختم می کردی!»

قرآن فهمی و دفاع از حریم قرآن و ارزش های الهی و فهم و درک موقعیت و جایگاه اباعبدالله، به یاران عاشورا، اراده و عزم نبرد و مقاومت می بخشید. در رجزهای یاران، می توان این بصیرت و درک را ردیابی کرد. با همه ایجازی که در رجزها هست، مرزبندی و شناساندن دو اردوگاه، روشن و صریح دیده می شود. آنان با زبان رجز می گویند می دانیم کجا ایستاده ایم، چه کسی را همراهی و پاسداری می کنیم و جبهه مقابل، چه کسانی و با چه انگیزه ها و باورهایی هستند.

حربن یزید ریاحی در میدان رجز می خواند و می گوید:

من، حرم و پناهگاه مهمان، گردن هایتان را به مهمانی تیغ می برم برای پاسداری ازحریم بهترین انسانی که به مکه قدم گذاشت و در این کشتن و مبارزه، با شما هیچ گونه بی عدالتی و بیدادگری نمی بینم.6

این مرزبندی که دفاع از حسین را دفاع از پیامبر و کربلا از مکه و مبارزه با سپاه کوفه را مبارزه با سپاه مشرکان مکه ببیند و جهاد در کربلا را عین عدالت و دادگری بداند، گواه بصیرت و قدرت تطبیق و تشخیص عمیق یاران عاشوراست.


تعداد بازديد : 575
شنبه 15 / 9 / 1390 ساعت: 13:14
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
يا علي

 

                           ز ليلايي شنيدم  يا علي گفت به     مجنون چون رسيدم يا علي گفت 

مگر اين وادي دارالجنون است        كه هر ديوانه ديدم يا علي گفت

نسيمي غنچه اي را باز مي كرد         به گوش غنچه كم كم 
يا علي گفت

چمن با ريزش باران رحمت             دعايي كرد و او هم 
يا علي گفت

يقين پروردگار آفرينش                  به موجودات عالم 
يا علي گفت

دلا بايست هر دم 
يا علي گفت          نه هر دم بل دمادم يا علي گفت

به هر روز و به هر شب 
يا علي گفت                     به هر پيچ و به هر خم يا علي گفت

خمير خاك آدم را سرشتند            چو بر مي خواست آدم 
يا علي گفت

علي در كعبه بر دوش پيمبر               قدم بنهاد وآن دم 
يا علي گفت

عصا در دست موسي اژدها گشت            كليم آنجا مسلّم 
يا علي گفت

ز بطن حوت ، يونس گشت آزاد         ز بس در ظلمت يم 
يا علي گفت

به فرقش كي اثر مي‌كرد شمشير            شنيدم ابن ملجم 
يا علي گفت

مگر خيبر ز جايش كنده ميشد              يقين آن دم علي هم يا علي گفت

 

 


تعداد بازديد : 1699
چهار شنبه 23 / 8 / 1390 ساعت: 19:21
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
يا علي

 

                           ز ليلايي شنيدم  يا علي گفت به     مجنون چون رسيدم يا علي گفت 

مگر اين وادي دارالجنون است        كه هر ديوانه ديدم يا علي گفت

نسيمي غنچه اي را باز مي كرد         به گوش غنچه كم كم 
يا علي گفت

چمن با ريزش باران رحمت             دعايي كرد و او هم 
يا علي گفت

يقين پروردگار آفرينش                  به موجودات عالم 
يا علي گفت

دلا بايست هر دم 
يا علي گفت          نه هر دم بل دمادم يا علي گفت

به هر روز و به هر شب 
يا علي گفت                     به هر پيچ و به هر خم يا علي گفت

خمير خاك آدم را سرشتند            چو بر مي خواست آدم 
يا علي گفت

علي در كعبه بر دوش پيمبر               قدم بنهاد وآن دم 
يا علي گفت

عصا در دست موسي اژدها گشت            كليم آنجا مسلّم 
يا علي گفت

ز بطن حوت ، يونس گشت آزاد         ز بس در ظلمت يم 
يا علي گفت

به فرقش كي اثر مي‌كرد شمشير            شنيدم ابن ملجم 
يا علي گفت

مگر خيبر ز جايش كنده ميشد              يقين آن دم علي هم يا علي گفت

 

 


تعداد بازديد : 1392
چهار شنبه 23 / 8 / 1390 ساعت: 19:21
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
غدیر

ü     گوشه ی چشمی به واقعه غدیر

بیعت عمومى
پس از اتمام خطابه پیامبر صلى الله علیه و آله، دو خیمه بر پا شد که در یکى خود آن حضرت و در دیگرى امیر المؤمنین علیه السلام، جلوس فرمودند.مردم دسته دسته وارد خیمه حضرت مى‏شدند و پس از بیعت و تبریک، در خیمه امیر المؤمنین علیه السلام حضور مى‏یافتند و با آن حضرت بیعت مى‏کردند و تبریک مى‏گفتند.
وقایع سه روز در غدیر
در طول سه روز توقف در غدیر، پس از ایراد خطابه چند جریان به عنوان تأکید و به نشانه اهمیت غدیر به وقوع پیوست که شرح آن چنین است:
* پیامبر صلى الله علیه و آله در این مراسم، عمامه خود راکه « سحاب » نام داشتـبه عنوان افتخار بر سر امیر المؤمنین علیه السلام قرار دادند.
* حسان بن ثابت از پیامبر صلى الله علیه و آله در خواست کرد تا در مورد غدیر شعرى بگوید، و با اجازه حضرت اولین شعر غدیر را سرود.
* جبرئیل علیه السلام به صورت انسانى ظاهر شد و خطاب به مردم فرمود: « پیامبر براى على بن ابى طالب عهد و پیمانى گرفت که جز کافر به خدا و رسولش آنرا بر هم نمى‏زند » .
* مردى از منافقین گفت: « خدایا اگر آنچه محمد مى‏گوید از طرف توست سنگى از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناکى بر ما بفرست » .در همین لحظه سنگى از آسمان بر سر او فرود آمد و او را هلاک کرد، و این معجزه غدیر تأیید الهى را بر همگان روشن کرد.
* پس از سه روز مراسم پر شور غدیر پایان یافت، و آن روزها به عنوان « ایام الولایة » در صفحات تاریخ نقش بست.مردم پس از وداع با پیامبرشان و معرفت کامل به جانشینان آن حضرت تا روز قیامت، راهى شهر و دیار خود شدند.خبر واقعه غدیر در شهرها منتشر شد و به سرعت شایع گردید و خداوند بدینگونه حجتش را بر همه مردم تمام کرد.

 


تعداد بازديد : 1557
جمعه 18 / 8 / 1390 ساعت: 15:54
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
جمعه و انتظار

جمعه و انتظار

بنویس که هرچه نامه دادم نرسید

بنویس که یک نفر به دادم نرسید

بنویس قرار من و او هفته ی بعد

این جمعه که هرچه ایستادم نرسید


تعداد بازديد : 817
سه شنبه 10 / 7 / 1390 ساعت: 22:45
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
حجاب حضرت فاطمه(س)

 پیامبـر اكـرم (ع) همـراه بـا مرد نابینایى به خانه فاطمه(س) آمد، بلافاصله فاطمه(س) خود را كاملاً پوشاند. رسول خدا(ص) فرمود: چرا خود را پوشاندى با ایـن كه او تـو را نمى بیند؟ فاطمه (س) فرمـود: اى پیامبر خدا اگر او مرا نمـى بیند، مـن كه او را مى بینـم و او بوى مرا حس مى كند پیامبر اكرم فرمود: گواهى مى دهـم كه تو پاره دل منى .


تعداد بازديد : 598
چهار شنبه 28 / 6 / 1390 ساعت: 19:41
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
ليست صفحات
تعداد صفحات : 3
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
تبادل لینک هوشمند
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
خبرنامه
آخرین نظرات کاربران